شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد علی حداد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي حداد »
پانزدهم شهریورماه ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و پیرو مکتب کربلا متولد شد. مادر با شیر، محبت حسین (ع) را در کامش ریخت و پدر، دست او را از کودکی گرفته و در مجالس مذهبی و سوگواری امام شهیدان به همراه برد، تا با مکتب سرخ شهادت آشنا شود. آن زمان که توان آموختن پیدا کرد، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی نیریز با موفقیت پشت سر گذاشت. سپس دوره راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد علي حداد »
پانزدهم شهریورماه ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و پیرو مکتب کربلا متولد شد. مادر با شیر، محبت حسین (ع) را در کامش ریخت و پدر، دست او را از کودکی گرفته و در مجالس مذهبی و سوگواری امام شهیدان به همراه برد، تا با مکتب سرخ شهادت آشنا شود. آن زمان که توان آموختن پیدا کرد، راهی دبستان شد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی نیریز با موفقیت پشت سر گذاشت. سپس دوره راهنمایی را در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید غلامحسین حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانوادهای متدین و مذهبی شهرستان نیریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آنها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانوادهای متدین و مذهبی شهرستان نیریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آنها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید سید صفر موسوی مقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
هرگاه از گلزار شهدا میگذریم، احساس غریبی دلمان را میفشرد. گویی صدای مرغان آشیان گمکرده را میشنویم که در فراق یاران رفته، نوحهسرایی میکنند. از سید صفر و... هزاران شقایق خونین میسرایند. از او که سال ۱۳۴۰ در شهرستان ابرقو، میان خانوادهای مذهبی و از سلاله پاک عصمت و طهارت (ع) دیده به جهان گشود. از بدو تولد در دامان پرمهر مادری دلسوخته از عشق اهلبیت (ع) و پدری زحمتکش از خاندان رسولالله (ص) پرورش یافت. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
هرگاه از گلزار شهدا میگذریم، احساس غریبی دلمان را میفشرد. گویی صدای مرغان آشیان گمکرده را میشنویم که در فراق یاران رفته، نوحهسرایی میکنند. از سید صفر و... هزاران شقایق خونین میسرایند. از او که سال ۱۳۴۰ در شهرستان ابرقو، میان خانوادهای مذهبی و از سلاله پاک عصمت و طهارت (ع) دیده به جهان گشود. از بدو تولد در دامان پرمهر مادری دلسوخته از عشق اهلبیت (ع) و پدری زحمتکش از خاندان رسولالله (ص) پرورش یافت. دوره ابتدایی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا ماجدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
غلامرضا، یاس سپیدی بود که ۱۳۴۵/۴/۱۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش شکوفا شد. با رویش خود گرمی و روشنایی را به کانون خانواده ارزانی داشت و گلهای امید فراوانی در دل پدر پرتلاش و مادر مهربان خود کاشت. او تنها فرزند خانواده بود و یگانه دلخوشی پدر و مادر که همه آرزوها و آمالشان را در وجود وی میجستند. پدر برای تأمین معاش به شغل شریف کارگری مشغول بود و با زحمت و رنج فراوان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
غلامرضا، یاس سپیدی بود که ۱۳۴۵/۴/۱۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش شکوفا شد. با رویش خود گرمی و روشنایی را به کانون خانواده ارزانی داشت و گلهای امید فراوانی در دل پدر پرتلاش و مادر مهربان خود کاشت. او تنها فرزند خانواده بود و یگانه دلخوشی پدر و مادر که همه آرزوها و آمالشان را در وجود وی میجستند. پدر برای تأمین معاش به شغل شریف کارگری مشغول بود و با زحمت و رنج فراوان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اکبر محمد جانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسههای پدرانه گونههای خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانوادهای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسههای پدرانه گونههای خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانوادهای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حسین دلیر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حسين دلير »
سال 1348 همزمان با سالروز ولادت سومین اختر تابناک آسمان ولایت، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان عالم، در یکی از خانوادههای مذهبی و متدین نیریز، فرزندی پا به عرصه هستی نهاد که به میمنت آن روز فرخنده، نامش را «حسین» نهادند. با این انتخاب امید داشتند تا فرزندشان راه سالار شهیدان را بپیماید و در روز محشر آنها را در محضر اهلبیت(ع) سربلند و آبرومند سازد. با این هدف بود که عشق حسین(ع) را در پیمانه وجودش ریختند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حسين دلير »
سال 1348 همزمان با سالروز ولادت سومین اختر تابناک آسمان ولایت، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان عالم، در یکی از خانوادههای مذهبی و متدین نیریز، فرزندی پا به عرصه هستی نهاد که به میمنت آن روز فرخنده، نامش را «حسین» نهادند. با این انتخاب امید داشتند تا فرزندشان راه سالار شهیدان را بپیماید و در روز محشر آنها را در محضر اهلبیت(ع) سربلند و آبرومند سازد. با این هدف بود که عشق حسین(ع) را در پیمانه وجودش ریختند...
شهدای سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر عبدالحسین بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
با دیدن چهرهات در پشت قاب عکس، دلم میلرزد و میخواهم در فراق تو اشکی چون سیل از دیده روان کنم، اما عقل نهیب میزند؛ او خود راه را انتخاب کرده بود و شهادت را بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصود میدانست. به یاد تو که سال ۱۳۴۴ در شهرمان نیریز، خانه کوچک و ساده ما را منور کردی و با اذان و اقامه، روح و جانت الهی شد؛ ماندیم و ساختیم. عبدالحسین، کودکی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
با دیدن چهرهات در پشت قاب عکس، دلم میلرزد و میخواهم در فراق تو اشکی چون سیل از دیده روان کنم، اما عقل نهیب میزند؛ او خود راه را انتخاب کرده بود و شهادت را بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به مقصود میدانست. به یاد تو که سال ۱۳۴۴ در شهرمان نیریز، خانه کوچک و ساده ما را منور کردی و با اذان و اقامه، روح و جانت الهی شد؛ ماندیم و ساختیم. عبدالحسین، کودکی را در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهمن پرآور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از میناب عشق، شهادت را نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تمشولی از توابع بخش آباده طشک نیریز، میان خانوادهای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از میناب عشق، شهادت را نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تمشولی از توابع بخش آباده طشک نیریز، میان خانوادهای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید غلامرضا نصرتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
زندگینامه جانباز غلامرضا جبالی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامرضا جبالی فرزند علی اکبر، در تاریخ دهم فروردین ماه سال 1338 در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وی در دامان خانوادهای مسلمان و متعهد پرورش یافت. پس از سپری شدن دوران طفولیت برای آموختن علم ودانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی نیریز شد و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، دوران سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی با موفقیت به پایان رسانید و برای گذراندن دوران متوسطه وارد دبیرستان شهید بهشتی نیریز گردید. با...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامرضا جبالی فرزند علی اکبر، در تاریخ دهم فروردین ماه سال 1338 در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وی در دامان خانوادهای مسلمان و متعهد پرورش یافت. پس از سپری شدن دوران طفولیت برای آموختن علم ودانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی نیریز شد و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، دوران سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی با موفقیت به پایان رسانید و برای گذراندن دوران متوسطه وارد دبیرستان شهید بهشتی نیریز گردید. با...